اعدام عبدالله پنجهشاهی
در «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران»
فشرده بخش هفتم کتاب «قتل عبدالله پنجهشاهی … »
در بخشهای قبل با شخصیت عبدالله، ادنا و همچنین برخی ویژگیهای «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران» و بویژه روابط درونی این سازمان آشنا شدیم. در این بخش تا آنجا که اطلاعات در دست است، به موضوع اعدام عبدالله میپردازیم.
خانه تیمی عبدالله پنجهشاهی و ادنا ثابت
در نیمه دوم سال ۱۳۵۵ و اوایل بهار ۱۳۵۶ عبدالله پنجهشاهی، ادنا ثابت، رحیم اسداللهی «علی» [ ۱ ] و حداقل از فروردین ۱۳۶۵ رضا غبرائی «منصور» در یکی از خانههای تیمی در شاخه اصفهان زندگی میکردند. در نیمه فروردین ۱۳۵۶ ناهید قاجار و قاسم سیادتی نیز که خانهشان را بدلیل امنیتی ترک کرده بودند، طبق رهنمود عبدالله به این خانه آورده میشوند و برای مدتی بصورت «چشم بسته» در آن زندگی میکنند [ ۲ ]. علاوه بر اینها دو برادر عبدالله بنام های امیر «ناصر» و جعفر «خشایار» به دلیل یورش پلیس به خانهشان در فروردین ماه به اصفهان میآیند و بصورت چشم بسته در این خانه زندگی میکنند [ ۳ ]. ناهید قاجار بیاد ندارد که آیا ورود برادران عبدالله پیش از طرح اتهام روابط عاشقانه بین عبدالله و ادنا بوده است یا پس از آن [ ۴ ].
„گزارش غبرائی“ سرچشمه „اتهام“
عبدالله ظاهراً به „اتهام“ رابطه عاشقانه جنسی با ادنا در سازمان اعدام میشود. رابطه عاشقانه گناه و جرم نیست که کسی به آن متهم شود. اما از آنجا که این رابطه در سازمان ممنوع بوده و گناه پنداشته میشده، اینجا نیز از واژه „اتهام“ استفاده شده است. در زمانی که ناهید قاجار و قاسم سیادتی بصورت «چشم بسته» در این خانه زندگی میکردند، موضوع روابط عاشقانه عبدالله و ادنا از طرف رضا غبرائی مطرح میشود که در این نگاشته آن را „گزارش غبرائی“ مینامیم.
گزارش غبرائی
طبق خاطرات ناهید قاجار در کتاب «راهی دیگر … » سرچشمه اتهام به عبدالله و ادنا «گزارش غبرائی» [ ۵ ] بوده است. غبرائی شبی هنگام عبور از هال خانه سروصدایی غیرعادی میشنود و به این نتیجه میرسد که عبدالله و ادنا همآغوش شدهاند. غبرائی روز بعد این موضوع را به قاجار و سیادتی میگوید. این دو به گزارش غبرائی صد درصد اعتماد میکنند و هر دو خشمگین و عصبانی میشوند [ ۶ ]. زیرا روابط عاشقانه در این سطح در تناقض با آرمانهای این سازمان بحساب میآمد.
باور صد درصد به گزارش غبرائی
غبرائی به آنچه تصور و احساس کرده بود، صد درصد باور داشت. قاجار و سیادتی نیز به گزارش غبرائی صد درصد باور کرده بودند و همین باور صد درصد یکی از عواملی است که رفتار بعدی آنها را در این خانه تیمی شکل میدهد و باز با همین باور صد درصد است که قاجار خاطرات خود را درباره این واقعه نوشته است. درصورتیکه برخی نکات گزارش غبرائی میتواند نادرست باشد.
درخواست گفتگو با رهبری سازمان
باور صد درصد به گزارش غبرائی از یک طرف و خیانت به حساب آوردن روابط عاشقانه از طرف دیگر سبب گردید که رضا غبرائی، ناهید قاجار و قاسم سیادتی تصمیم بگیرند که موضوع رابطه عبدالله و ادنا را به مرکزیت سازمان گزارش دهند. اما آنها نمیخواستند که عبدالله از این کار آنها اطلاع پیدا کند. بنابراین قاجار و سیادتی عنوان میکنند که آنها برای ادامه برنامه کاری خود میخواهند با مرکزیت سازمان صحبت کنند [ ۷ ] . عبدالله به صداقت ادعای رفقای خود باور میکند و ترتیب آمدن عضو مرکزیت سازمان را به خانه تیمی اصفهان فراهم میکند؛ بدون اینکه بداند، رفقایش چه نقشهای در سر دارند.
جلسه بررسی „اتهام“ در حضور عضو مرکزیت سازمان
احمد غلامیان از مرکزیت سازمان در ظاهر برای برنامهریزی کار آن دو عضو و در واقع برای بررسی موضوع رابطه عبدالله و ادنا در نیمه اول اردیبهشت ۱۳۵۶ به این خانه تیمی میآید [ ۸ ] .
در این جلسه احمد غلامیان، عبدالله پنجهشاهی، رضا غبرائی، ناهید قاجار و قاسم سیادتی حضور داشتند ولی ادنا ثابت حضور نداشت. در پایان جلسه غبرائی موضوع رابطه عاشقانه بین عبدالله و ادنا را مطرح میکند [ ۹ ] .
غیردموکراتیک بودن جلسه
بدنبال طرح این موضوع، سیادتی به شدت به عبدالله میتاخته و به او توهین میکرده است. بدین ترتیب عبدالله که پیش از جلسه روحش از طرح چنین نقشهای خبر نداشته، فشار روحی زیادی را در جلسه تحمل کرده است. در این مورد قاجار مینویسد:
پنجه شاهی سرش را پایین افکند و بدون هیچ اعتراضی پذیرفت. سیادتی با شدت عصبانی بود و با کلمات تندی به عبدالله میتاخت. فرصت طلب! خائن! کثافت و مشابه این ها! [ ۱۰ ]
هر کسی در این جلسه بجای عبدالله بود، غافلگیر میشد و نمیتوانست از خود دفاع کند. این جلسه از بیخ و بن غیردموکراتیک بوده است.
گفتههای عبدالله در جلسه
طبق خاطرات قاجار، عبدالله در جلسه میگوید که او و ادنا همدیگر را دوست دارند و اضافه میکند که او هر نوع تنبیه سازمانی را هم با کمال میل میپذیرد . او به پرخاشگریهای سیادتی هیچ پاسخی نداد. وی سرش را پایین افکند و به زمین نگاه کرد [ ۱۱ ].
روشن نیست که منظور عبدالله از اینکه ادنا را دوست دارد، چیست. برای ناهید قاجار که به گزارش غبرائی صد درصد باور کرده بود، گفتههای عبدالله تأییدی بر روابط جنسی آن دو میتواند باشد. اما برای کسی که به گزارش غبرائی با تردید نگاه کند، چگونگی رابطه دوستی آنها روشن نیست. آیا این دوستی به معنی داشتن رابطه جنسی، علاقه عاطفی عاشقانه یا دوستی ساده بین دو عضو تیم است؟
رد „اتهام“ توسط ادنا ثابت
پس از اعدام عبدالله، هنگامیکه ادنا ثابت در خانه تیمی ما بصورت «چشم بسته» زندگی میکرد، من (محسن صیرفی نژاد) خبر اعدام عبدالله را به او دادم و در پیرامون این موضوع کمی با او صحبت کردم. در این گفتگو ادنا هرگونه رابطه عاشقانه بین خود و عبدالله را رد کرد.
پاسخ قاجار به پرسش نگارنده
با توجه به ناروشن بودن صحبت عبدالله در جلسه بالا و با توجه به اینکه ادنا در گفتگوی با من (محسن صیرفی نژاد) هرگونه رابطه عاشقانه با عبدالله را رد کرده بود، طی پیامی از قاجار پرسیدم [ ۱۲ ]:
عبدالله در جلسه گفته بود که ما[عبدالله و ادنا] همدیگر را دوست داریم. آیا عبدالله چیز دیگری هم در آن جلسه گفته بود که دلیل بر وجود رابطه جنسی بین آن دو باشد؟
ناهید قاجار پاسخ داد:
همانطور كه نوشتم عبدالله تاييد بر دوست داشتنش [دوست داشتن ادنا] داشت و در جلسهاى كه من [قاجار] حضور داشتم در مورد زواياى رابطه شان بيش از اين صحبت نشد.
میبینیم که عبدالله در جلسه تنها دوست داشتن ادنا را تأیید کرده و رابطه دیگری را تأیید نکرده است.
نتیجه جلسه
به نوشته قاجار، غلامیان در پایان جلسه میگوید:
من این موضوع را با رفقا یا با مرکزیت … در میان میگذارم و تصمیم لازم را میگیرم [ ۱۳ ].
جنایتی هولناک
عبدالله پنجهشاهی که همه زندگی خود را در راه مبارز برای استقلال، آزادی و سوسیالیسم گذاشته بود و عضو برجسته «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران» بود، در بهار 1356 ظاهراً به „اتهام“ روابط عاشقانه در سازمان اعدام میشود. این اعدام زیر عنوان هر نامی که صورت گرفته باشد و مستقل از انگیزه اعدام کنندگان، یک جنایت بزرگ بوده است.
پیرامون واکنش اعضای سازمان به این اعدام، عوامل مؤثر در این اعدام، انگیزه اعدام کنندگان در بخشهای بعدی صحبت میشود.
تصمیمگیری درباره اعدام عبدالله پنجهشاهی
اما چه کس یا کسانی تصمیم به کشتن عبدالله گرفتند؟
برپایه آنچه در بخش «روابط درونی سازمان … » آمد، روند انجام کارها در سازمان بر پایه «تصمیم گیری جمعی و مسؤلیت فردی» بود. از این رو اعدام عبدالله تصمیم مرکزیت آن زمان سازمان بود و نمیتواند تصمیم یکی از اعضای مرکزیت یا یک عضو سازمان بوده باشد.
اما باید به نکته دیگری نیز توجه داشت که نتیجهگیری بالا را زیر سؤال میبرد. قرارهای سازمانی (ضوابط تشکیلاتی در سازمان) میتوانند برخی مواقع توسط یک یا چند نفر از اعضای سازمان رعایت نشده و نقض شوند. از این رو باید روشن شود که آیا در این مورد روال تصمیمگیری جمعی در سازمان نقض شده و یک نفر به تنهایی تصمیم به اعدام عبدالله گرفته است. متأسفانه دو تن از اعضای رهبری آن زمان سازمان (احمد غلامیان و رضا غبرائی) جان باختهاند و در میان ما نیستند که به این سؤال پاسخ دهند. اما خوشبختانه قربانعلی عبدالرحیمپور زنده است و ناهید قاجار نیز از گفتههایی از احمد غلامیان در این خصوص در خاطرات خود نوشته است.
دادههای قاجار از صحبتهای غلامیان تأییدی است بر تصمیم گیری جمعی سازمان پیرامون این اعدام. در بالا دیدیم که غلامیان در پایان جلسه گفته بود „ این موضوع را با رفقا … در میان میگذارم و تصمیم لازم را میگیرم .“ همچنین پس از اعدام عبدالله هنگامی که غلامیان به خانه تیمی قاجار و سیادتی در کرج میرود، به آنها میگوید، „… سازمان درباره عبدالله تصمیم گرفته و ما او را تصفیه کردیم ! … تصمیم سازمان است … و دیگر در این مورد حرفی نمیزنیم! [ ۱۴ ]“
اما قربانعلی عبدالرحیمپور میگوید، اعدام عبدالله تصمیم یک نفر در سازمان بوده است. این گفته عبدالرحیمپور هم با شیوه «تصمیم گیری جمعی» در سازمان، هم با نقل قولهای بالا از غلامیان و هم با برخی دیگر از گفتههای خود او ناسازگارند. بدلیل ناسازگاری دادههای عبدالرحیمپور با یکدیگر باید با تردید و شک به درستی آنها نگریست. دادههای او در بخش دیگری که مربوط به دادههای ناسازگار هستند، بررسی میشوند.
با توجه به آنچه در بالا آمد و با توجه به شک و تردید به درستی دادههای عبدالرحیمپور باید نتیجه گرفت که احتمالاً اعدام عبدالله تصمیم جمعی مرکزیت آن زمان سازمان بوده و البته در این جمع غلامیان نفوذ و تاثیر بیشتری داشته است.
موضع وارثان «سازمان چریکهای .فدائی خلق ایران »
«سازمان چریکهای فدائی خلق ایران» پس از انقلاب 22 بهمن 1357 به چند سازمان تقسیم شده است که به این سازمانها وارثان «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران» گفته میشود. این سازمانها در سالهای گذشته موضع بسیار متفاوتی در قبال این اعدام در پیش گرفتهاند. موضع دو گروه از آنها را در زیر میآوریم.
محکومیت اعدام عبدالله پنجهشاهی توسط فدائیان خلق … (اکثریت)
در میان گروههای وارث «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران»، تنها «سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)» اعدام عبدالله پنجهشاهی را بصورت علنی محکوم کرده است. در گزارش این سازمان ادعا میشود که عبدالله رابطه عاشقانه با هم رزم خود در خانه تیم داشته است. اما در آن درباره موقعیت تشکیلاتی عبدالله در سازمان و فعالیتهای او و خانواده او چیزی گفته نشده و سال ورود عبدالله به سازمان به اشتباه ۱۳۵۴ نوشته شده است. درصورتیکه عبدالله از ۱۳۵۲ عضو سازمان بود [ ۱۵ ].
اعدام عبدالله در برخی از نوشتههای سازمان فدائیان خلق … (اقلیت)
«سازمان فدائیان خلق ایران (اقلیت)» پس از انشعاب از «سازمان فدائیان خلق ایران»، به چند گروه کوچکتر منشعب شده است. نگارنده از موضع تک تک این گروهها پیرامون اعدام عبدالله اطلاع ندارد. اما کتاب «یادها، … » که زیر نام سازمان فدائیان (اقلیت) در اسفند 1395 منتشر شده و شرح کوتاهی درباره زندگی عبدالله پنجهشاهی نوشته است [ ۱۶ ] . این کتاب به نادرستی ادعا میکند که عبدالله پنجهشاهی در روز اول ارديبھشت سال 1356 در درگیری با ماموران ساواک جان باخت. این ادعای نادرست متاسفانه در وبگاه «ایران تریبونال» نیز تکرار میشود [ ۱۷ ].
اعدام عبدالله پنجهشاهی و اطلاعات ساواک
مدت کوتاهی پس از اعدام عبدالله خبر کشف جسد او بعنوان جسد مجهول الهویه در یکی از روزنامهها منتشر شد (؟؟؟ رفرنس). تا آنجا که به خاطر دارم، در خبر آمده بود که این جسد متعلق به یکی از اعضای گروههای خرابکار است که بدست اعضای آن گروه به قتل رسیده است. محتوای خبر این بود؛ اما با کلمهها و جملههای دیگری [ [ ۱۸ ] ] . با توجه به محتوای این خبر، باید ساواک یا کمیته به اصطلاح ضد خرابکاری رژیم شاه در آن زمان اطلاعات بیشتری درباره اعدام عبدالله داشته باشند.
عرفان قانعیفرد نویسنده کتاب «در دامگه حادثه» نیز ادعا کرده است که عبدالله پنجهشاهی توسط سازمان اعدام شد و ادنا ثابت بنا بر یک روایت توسط چریکها اعدام شده و بنا بر روایت دیگر زنده است و در برلین زندگی میکند [ ۱۹ ] .
روشن است که سازمان ادنا ثابت را اعدام نکرده است و گفتههای قانعیفرد پا در هوا است. اما طرح موضوع اعدام عبدالله در گفتگو با پرویز ثابتی، مقام امنیتی ساواک، نشان میدهد که ساواک اطلاعاتی از این اعدام دارد. سازمانهای اطلاعاتی را نباید بخاطر گفتههای سر در گم و پا در هوایشان دست کم گرفت. باید توجه داشت که در دروغهای آنها هم اطلاعاتی نهفته است.
اطلاع جمهوری اسلامی ایران از این اعدام
بیژن شیروانی که از سال 1354 عضو «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران» بود، پس از انقلاب در جمهوری اسلامی دستگیر و احتمالاً به اعدام محکوم گردید. دادستانی انقلاب در سال 1366 مصاحبهای را به او و تنی چند از زندانیان تحمیل کرد [ ۲۰ ].
من (محسن صیرفی نژاد) مصاحبه بیژن شیروانی را در زندان اوین شنیدم. او در آن مصاحبه به اعدام عبدالله اشاره کرد. با توجه به این مصاحبه، دادستانی یا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی حداقل از سال ۱۳۶۶ اطلاعاتی درباره اعدام عبدالله داشته است.
با وجود اطلاعاتی که جمهوری اسلامی از این اعدام دارد، اثری از این اطلاعات در کتاب «چریکهای فدایی خلق» نیست و نویسنده آن (محمود نادری) منبع اطلاعات خود را مصاحبه برخی از اعضای سابق سازمان در برخی نشریات (از جمله نشریه آرش ۷۹) عنوان میکند [ ۲۱ ].
از طرفی چون ادنا ثابت از طریق هواپیما به خارج سفر کرده و به کشور بازگشته، جمهوری اسلامی باید بداند که او به چه کشور یا کشورهایی سفر کرده است.
انتشار علنی خبر اعدام عبدالله پنجهشاهی
پس از اعدام عبدالله رهبری آن زمان سازمان در درون سازمان اعلام کرد که عبدالله پنجهشاهی توسط ساواک ضربه خورده است. این موضع رسمی «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران» پیرامون اعدام عبدالله پنجه شاهی بود.
اولین بار نشریه «زمان نو» در سال ۱۳۵۶ خبر اعدام عبدالله پنجهشاهی را بصورت علنی فاش ساخت [ ۲۲ ]. آنگاه کتاب «شورشیان آرمانخواه …» در سال ۱۳۸۰ منتشر و این اعدام در آن مطرح گردید [ ۲۳ ]. نشریه آرش به نقد این کتاب پرداخت و با چند نفر از اعضای آن روز سازمان درباره این اعدام گفتگو کرد [ ۲۴ ]. این بار موضوع اعدام عبدالله بطور جدی تری در سطح هواداران سازمانهای چپ مطرح گردید. از آن زمان تا کنون اطلاعات بیشتری درباره این اعدام در برخی از خاطرات اعضای آن روز سازمان منتشر شده است. مهمترین آنها خاطرات ناهید قاجار در کتاب «راهی دیگر … » است [ ۲۵ ].
پانویسها:
۱ او به احتمال بسیار زیاد رحیم اسداللهی «علی» است.
۲ ناهید قاجار. مقاله «سازمان محبوب من». کتاب «راهی دیگر، روایتهایی در بود و باش چریکهای فدایی خلق ایران». نشر نقطه. ۱۳۹۶ جلد اول. صفحه ۱۹۶
ISDN: 978-0-9980861-2-5
B. P. 157, 94004 Creteil, Cedex, France
www.noghteh.org
۳ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه ۱۹۷ و ۱۹۸
۴ ناهید قاجار. همان کتاب. پانویس صفحه ۲۰۱
۵ ناهید قاجار. همان کتاب. پانویس صفحه ۱۹۹.
«گزارش غبرائی»:
… یک روز صبح رضا غبرائی ناراحت و آشفته در حالی که عضلات گونههایش میلرزید، وارد اتاق شد و گفت موضوعی هست که باید با شما در میان بگذارم … او ماجرای همآغوشی ادنا و عبدالله را در اتاق هال خانه توضیح داد. من و قاسم سیادتی و غبرائی در اتاق کار میخوابیدیم. منصور [غبرائی] در نیمه شب برای رفتن به دستشویی از هال میگذرد، به گفته او سر و صدایی غیرعادی میشنود. …
۶ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه ۱۹۹ و ۲۰۰
۷ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه۲۰۰.
قاجار موضوع را اینطور شرح میدهد:
ما سه نفر در اتاق کار با هم این صحبتها را میکردیم. اما با عبدالله هیچ صحبتی نکردیم. با ادنا هم همینطور. ما سه نفر به این نتیجه رسیدیم که این موضوع را باید با مرکزیت در میان بگذاریم. اما به عبدالله و ادنا هیچ نگفتیم. فقط به عبدالله گفتیم که برای سازماندهی ما یک نفر از مرکزیت باید بیاید. او نیز از علت این درخواست ناگهانی ما هیچ نپرسید و ترتیب این کار را داد.
۸ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه۲۰۰
۹ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه ۲۰۰
۱۰ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه ۲۰۰
۱۱ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه ۲۰۰
۱۲ پاسخ کامل ناهید قاجار به نگارنده در پیوست این کتاب. صفحه زیر قرار دارد.
۱۳ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه ۲۰۰
۱۴ ناهید قاجار. همان کتاب. صفحه ۲۰۳
۱۵ شورای مرکزی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) طی اطلاعیه ای در ۳١ خرداد ۱۳۸۹ اعلام کرد که کنگره یازدهم سازمان اعدامهای درون سازمانی چریکهای فدایی خلق ایران را محکوم کرده است. این کنگره سازمان اکثریت در روزهای ۱۹ تا ۲۲ فروردین ماه سال ۱۳۸۸ برگزار شد. گزارش کنگره در وبسایت های زیر قرار دارد.
۱۶ کتاب «یادها، جان فشانان سازمان از اسفند 1349 تا اسفند 1395». نشرسازمان فدائیان اقلیت. صفحه 45:
رفيق عبدلله پنجه شاھی پس از پايان تحصيلات متوسطه در رشته زيست شناسی وارد دانشگاه تربيت معلم شد. در دانشگاه فعاليت سياسی خود را آغاز کرد. پس از اينکه با سازمان ارتباط برقرار کرد، در سال ١٣۵۴ به عضويت سازمان درآمد. پس از مدتی به عنوان مسئول شاخه اصفھان، به آن شھر منتقل شده و به فعاليت ادامه داد. رفيق عبدلله در روز اول ارديبھشت سال ١٣۵۶ طی نبردی نابرابر با مأمورين امنيتی در تھران جان باخت.
۱۷ متأسفانه وبگاه «ایران تریبونال» که هدف خود را برپایی دادگاه مردمی برای محاکمه کسانی که در اعدامهای دهه 1360 نقش داشتهاند، گذاشته، خلاصهای از متن کتاب «یادها، … » پیرامون عبدالله پنجهشاهی را منتشر کرده است. «ایران تریبونال» احتمالاً به اشتباه و نه به عمد چنین خطایی را انجام داده است که باید تصحیح کند.
۱۸ متأسفانه تا کنون موفق به پیدا کردن این روزنامه نشدهام. این آگهی احتمالاً در روزنامه کیهان و شاید هم در روزنامه اطلاعات باشد.
۱۹ عرفان قاتعی فرد با پرویز ثابتی، مقام امنیتی ساواک شاه، گفتگویی انجام داده و حاصل آن را در کتابی بنام «در دامگه حادثه» منتشر کرده است. بدنبال انتشار این کتاب عرفان قانعی فرد در دو مصاحبه چند جمله ای درباره عبدالله پنجه شاهی و ادنا ثابت صحبت کرده است.
عرفان قانعی در دقیقه ۲۱ گفتگوی خود با حسین مهری در رادیو صدای ایران (KRSI) درباره ادنا ثابت میگوید:
درباره ‚ … این خانم ثابت دو روایت هست. روایتی می گوید همان موقع توسط این گروه کشته شده و روایتی هم هست که ایشان پناهنده هست، در آلمان.‘
عرفان قانعی در گفتگوی دیگر (در دقیقه ۳۱) با فرامرز فروزنده (اداره کننده برنامه تلویزیون اندیشه) درباره عبدالله پنجهشاهی و ادنا ثابت صحبت می کند. او درباره ادنا ثابت میگوید:
‚ … و سرنوشت خانم ثابت هنوز روشن نیست. یک گروه می گویند، در آلمانه. یک گروه میگویند، که اعدام شده.
رادیو صدای ایران (KRSI):
https://www.youtube.com/watch?v=1OzTnhkfjlY
تلویزیون اندیشه:
۲۰ بخشی از این ویدئو در اینترنت منتشر شده است. اما صحبت بیژن شیروانی درباره اعدام عبدالله در این بخش نیست. این ویدئو همراه با چند ویدئوی دیگر زیر عنوان «مستند سیمرغ نا گفتههای حزب توده» در اینترنت (یوتیوب) قرار دارد.
۲۱ محمود نادری. «چریکهای فدایی خلق». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ۱۳۸۸. صفحه ۸۱۷
SBN: 978-964-5645-66-1
www.psri.ir
۲۲ نشریه «زمان نو»، شماره ۱۲، در صفحه ۱۷۰ و ۱۷۱، شهریور 1365؛ تصاویر آن در این نگاشته در صفحهError: Reference source not found
۲۳ مازیار بهروز. «شورشیان آرمانخواه، ناکامی چپ در ایران». نشر ققنوس. تهران، 1380. ترجمه مهدی پرتوی. صفحه ۱۲۹
۲۴ پرویز قلیچخانی. «بررسی سه کتاب درباره تاریخ معاصر ایارن و یک هشدار!». نشریه آرش. شماره ۷۹. آبان 1380. از صفحه 26 تا 55.
گفتگو قلیچخانی با برخی از اعضای سازمان: حیدر تبریزی، بهزاد کریمی، قربانعلی عبدالرحیمپور، عباس هاشمی، فرخ نگهدار و توکل (اکبر کامیابی).
۲۵ ناهید قاجار. همان کتاب. از صفحه ۱۹۳ تا ۲۰۶
برای دیدن کتاب در مرورگر خود اینجا کلیک کنید.
برای دانلود کتاب اینجا کلیک کنید.
برای اطلاعات بیشتر درباره دانلود کتاب به صفحه دریافت کتاب بروید.